«روزنوشت های یک عدد امیررضا»

از سال ۱۴۰۱ نوشتن روزمرگی هامو توی تلگرام شروع کردم، اما کانالی که در حال حاضر دارم پر شده از آدمای آشنایی که حس امنیت و ازم سلب میکنن...

اگه تمایل دارید میتونید توی کانال جدید تلگرامیم جوین بشید :)

همینطور ممنون میشم به بقیه هم معرفی کنید...


Join

زهرا :) در تاریخ ۲۴ اسفند ۰۳ ، ۱۵:۴۵

اوهوم منم اینو امتحان کردم. واقعا وقتی آشناها هستن راحت نمیشه حرف زد...:)

پاسخ دهنده
پاسخ در تاریخ ۲۴ اسفند ۰۳، ۱۸:۵۴
ععع، رفیق جدید :)
آره واقعاً نمیشه، یچیزی میذاری، میان برداشت های مختلف میکنن و بیا جواب پس بده..
نیلوفر توکلی در تاریخ ۲۵ اسفند ۰۳ ، ۰۱:۰۴

درک میکنم واقعا ، یه سری حرفا و کلمات هستن که نمیتونی به حتی عزیز ترین آدمای اطرافت بزنی ولو ساده ترین جمله .انگار ارزش فکر و احساسی که برای اون موضوع صرف میکنی وقتی اطرافیان بشنونش از بین میره.

پ.ن:من گاهی به خودم ایمیل میزنم

پاسخ دهنده
پاسخ در تاریخ ۲۸ اسفند ۰۳، ۰۸:۳۸
فقط صرفاً ازبین رفتن ارزشش نیست، میتونن از هرکلمه‌ به یسری درک های عجیب و غریبی برسن که باهاش تورو آزار بدن...

+ نه من یه کانال تلگرام دارم، که توش خودمم و خودم، تو اونجا مینویسم حرفامو برای خودم :)
ꜰᴀʜɪᴍᴇʜ ♪ در تاریخ ۲۸ اسفند ۰۳ ، ۱۰:۲۰

چه قالب و خونه قشنگی 

 

حتما 

پاسخ دهنده
پاسخ در تاریخ ۲۸ اسفند ۰۳، ۱۴:۲۱
مرسی مرسی :) چشاتون قشنگ میبینه :)🤍
هو مورو در تاریخ ۲۸ مرداد ۰۴ ، ۰۰:۰۴

منم کانال که زدم چنتا از دوستایی که باهاشون راحت بودم رو اد کردم. ولی بعد چند وقت دیدم دیگه با همونام راحت نیستم و پشیمونم.

پاسخ دهنده
پاسخ در تاریخ ۲۸ مرداد ۰۴، ۰۲:۰۵
آشنا همیشه باعث میشه یجاهایی از گفتن یچیزایی شرم کنی... و این خودش حس نا امنیه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
راستش را بخواهید، خودم هم درست نمیدانم کیستم! در تصادف با زندگی دهه ها می‌شود مسیر دادگاه را برای دادخوهی از زندگی و گرفتن حقوق خود پیش رو گرفته‌ام.