«روزنوشت های یک عدد امیررضا»

من شعرترین حالت بیچارگی هستم

لبخندِ پر از گریه‌ی یک زندگی هستم


غربت زدگی سوخت تمام جگرم را

من تلخ ترین حالت آوارگی هستم


بی تو چه کنم این همه عمر دربه‌دری را

من حاصلِ بی‌رحمیِ دلبستگی هستم


من عاشق‌ام اما که تو را نیست نگاهی

من بُغض ترین حالت آزردگی هستم


در سایه‌ی تردید، گرفتار تباهی

من زخم ترین زخمیِ وابستگی هستم




۱۲ مرداد ۱۴۰۴

۱۹:۴۵

هیپنو تیک در تاریخ ۱۸ مرداد ۰۴ ، ۱۰:۱۱

من آنچه که هرگز نمی دانی تو، آن هستم!

 

خیلی خوب بود شعرتون👌

پاسخ دهنده
پاسخ در تاریخ ۱۸ مرداد ۰۴، ۲۰:۵۱
ممنون از محبتتون 🙏🏻🤍
بستگی ... در تاریخ ۲۶ مرداد ۰۴ ، ۱۵:۵۵

شعرتون بسیار جواب میده 

برای بیان آنچه در سینه داشتید

پاسخ دهنده
پاسخ در تاریخ ۲۶ مرداد ۰۴، ۲۰:۵۲
ممنونم از نگاه زیباتون🙏🏻🤍
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
راستش را بخواهید، خودم هم درست نمیدانم کیستم! در تصادف با زندگی دهه ها می‌شود مسیر دادگاه را برای دادخوهی از زندگی و گرفتن حقوق خود پیش رو گرفته‌ام.