«روزنوشت های یک عدد امیررضا»

من شعرترین حالت بیچارگی هستم

لبخندِ پر از گریه‌ی یک زندگی هستم


غربت زدگی سوخت تمام جگرم را

من تلخ ترین حالت آوارگی هستم


بی تو چه کنم این همه عمر دربه‌دری را

من حاصلِ بی‌رحمیِ دلبستگی هستم


من عاشق‌ام اما که تو را نیست نگاهی

من بُغض ترین حالت آزردگی هستم


در سایه‌ی تردید، گرفتار تباهی

من زخم ترین زخمیِ وابستگی هستم




۱۲ مرداد ۱۴۰۴

۱۹:۴۵

راستش را بخواهید، خودم هم درست نمیدانم کیستم! در تصادف با زندگی دهه ها می‌شود مسیر دادگاه را برای دادخوهی از زندگی و گرفتن حقوق خود پیش رو گرفته‌ام.